حاملان وحی

آموزش نوین قرآن

حاملان وحی

آموزش نوین قرآن

این وبلاگ جهت ذخیره آموزش های قرآنی که به شکل نوینی ارائه می گردد تهیه گردیده است .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

تفسیری جامع بر «ایّاکَ نَعبدُ وَ ایّاکَ نَستَعین»

چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم تفسیری جامع بر «ایّاکَ نَعبدُ وَ ایّاکَ نَستَعین»

1 ـ «"ایّاک نعبد" یعنی "تنها تو را یگانه می‌دانیم و تنها از تو می‌ترسیم و به تو امیدواریم ای پروردگار ما، نه غیر تو"».

2 ـ «"ایّاک نعبد" یعنی: ای پروردگار، برای اعتراف به ربوبیّتت، تنها برای تو خاضع و فروتن و ذلیل می‌شویم نه برای غیر تو. و خود را فقط در مقام مملوکیّت تو قرار داده و تنها برای تو عبادت می‌کنیم».

3 ـ «"ایّاک نعبد" یعنی تنها از تو اطاعت می‌کنیم».

* واژة "التفات" به معنی انتقال از حالت سخن گفتن با شخص غایب، به حالت سخن گفتن با شخص حاضر است. بحث در این است که چرا خداوند در سورة حمد، با آیه "ایّاک نعبد" از غیبت به حضور منتقل شده و در کلام خویش التفات ایجاد کرده است؟ آراء ذیل، در مقام پاسخ به این پرسشند:
4 ـ «فایدة انتقال کلام از غیبت به خطاب، در آیه "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین" این است که، قاری در ابتدای خواندن سوره، نسبت به خدای تعالی، اجنبی و غریبه است.
به همین جهت با الفاظ مخصوص به شخص غایب خدا را ثنا می‌کند. و وقتی به این آیه می‌رسد، مثل این است که خداوند به او می‌گوید:
تو مرا ستایش نمودی و اعتراف کردی که من، اله و ربّ و رحمن و رحیم و مالک یوم الدّین هستم. تو بنده خوبی هستی. هرآینه پرده را کنار زدم و دوری را به نزدیکی تبدیل کردم. پس تو با الفاظ خطاب با من حرف بزن و بگو: "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین"».

5 ـ «از آغاز سوره تا "مالک یوم الدّین" سخن بنده، ثنای خدای جلّ و علاست. و ثناء در حال غیبت بهتر از ثناء در حال حضور است، چون شائبه‌ای در اینگونه ثناء نیست.
و از "ایّاک نعبد" تا آخر سوره، سخن بنده، دعا و تضرّع و طلب است. و دعا و طلب و تضرع، در حضور و تخاطب، بهتر است.
به همین دلیل، این آیه تا آخر سوره، به صورت مخاطب بیان شده است».

6 ـ «نماز، وسیله تقرّب با تقوایان، به خداست. و بنده وقتی نماز را آغاز می‌کند، قصد حصول تقرّب به خدا را می‌نماید.
وقتی پس از نیّت، خدا را به انواع ثناءها ستایش نمود، کَرَم خداوند اقتضا می‌کند که این تقرّب برای بنده حاصل شود.
به همین دلیل، خداوند بنده را از مقام غیبت، به مقام خطاب و حضور منتقل می‌کند و به او می‌فرماید: بگو "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین"».

* مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" نیز از جمله مسائلی است که در این سوره مطرح است. یافتن دلیلی برای این تقدّم، مفسّران را به اعمال سلیقه و اظهار نظر واداشته است. پاره‌ای از آراء را مرور کنید:
7 ـ «دلیل اینکه "ایّاک نعبد" پیش از "ایّاک نستعین" ذکر شد این است که:
عبادت، خودش ذاتا مورد نظر است و آفرینش جن و انس نیز به همین دلیل است. و استعانت، وسیله بجای آوردن عبادت است.
پس "ایّاک نعبد" تصور چیزی است که خودش ذاتا مورد نظر است. و "ایّاک نستعین" حرکت به سوی وسیله‌ای است که بنده با آن به مقصودش می‌رسد».

8 ـ «مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" برای این است که:
به ما آموزش دهد تا حق خدای تعالی را بر حقّ خویش مقدّم بداریم.
مثل این است که خدای تعالی بگوید: زمانی که از من درخواستی دارید، حقّ مرا مقدّم بدارید تا سزاوار اجابت من باشید.
پس آنچه مربوط به خداست، مقدّم است بر آنچه مربوط به بنده است».

9 ـ «مقدّم داشتن "ایّاک نعبد"بر "ایّاک نستعین" برای این است که:
هر کس خدای تعالی را عبادت نکند، از او کمک نیز نمی‌خواهد، و اگر بخواهد، به او کمک نمی‌شود».

10 ـ «علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
قدرت تکوینی بر عبادت، پیش از پرداختن به آن، حاصل است. وقتی که ما نیازمند قدرت اکتسابی یعنی توانایی موفّق شدن به عبادت هستیم، و این قدرت، جز با عبادت به دست نمی‌آید، پس عبادت، مقدّم است بر استعانت.
و چون عبادت منسوب به ذات خداوند متعال است،  اینگونه به ذهن می‌اندازد که خداوند، به آنچه از درگاهش صادر می‌شود، اعتنا و اهتمام دارد.
لذا پس از "ایّاک نعبد" جمله "ایّاک نستعین" را ذکر فرموده تا دلالت کند که عبادت نیز از جمله چیزهایی است که جز با کمک و توفیق او صورت نمی‌پذیرد».

11 ـ «علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
استعانت، ثمره و فایدة عبادت است. و این مسأله، منافاتی ندارد با این که عبادت از جمله چیزهایی باشد که برای انجامش باید از خدا کمک خواست. برای اینکه کمک خواستن برای انجام عبادت، بنده را موفق می‌کند که عبادتش را به گونه‌ای انجام دهد که مورد رضای خدای متعال است».

12 ـ « علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
"ایّاک نعبد" اقتضا دارد که در اثر عبادت خدای متعال، در نفس بنده، رتبه‌ای بزرگ حاصل گشته و این رتبه باعث عجب در بنده شود.
به همین دلیل، خداوند متعال، "ایّاک نستعین" را پس از آن ذکر فرمود تا بفهماند که این رتبه‌ای که در اثر عبادت به وجود آمده، از توانایی عبد نبوده بلکه با کمک خدای تعالی حاصل شده است.
بنا بر این، مقصود از ذکر "ایّاک نستعین" از بین بردن این عجب و نخوت و کبر، از نفس بنده عبادت کننده است».

13 ـ «علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
استعانت، عبارت است از طلب نیاز. و عبادت، وسیلة آن است. به همین جهت، بر حسب عادت، وسیله، بر طلب نیاز، مقدم شده، تا نیازمندان، مستحقّ اجابت گردند».

14 ـ « علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
سورة فاتحه، سرّ و راز قرآن کریم است. و سرّ سورة فاتحه، این دو جمله می‌باشند.
جمله اوّل ـ "ایّاک نعبد" ـ برائت جستن از شرک است.
و جمله دوّم ـ "ایّاک نستعین" ـ برائت جستن از نیرو و قدرت خویش، و سپردن امر خود به خدای تعالی است.
و خداوند می‌فرماید: "او را پرستش کن و بر او توکّل کن". و نیز می‌فرماید: "بگو او رحمن است. به او ایمان آوردیم و بر او توکّل نمودیم"».

15 ـ « علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که:
از اوّل سوره تا "ایاک نعبد" مربوط به خدای جلّ و علاست.
و از "ایاک نستعین" تا آخر سوره، مربوط به بنده است».

16 ـ « علّت مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین"، رعایت فاصله‌های ـ بین خدا و بنده ـ است».

چکیدة آراء:

* «"ایّاک نعبد" یعنی تنها تو را یگانه می‌دانیم. و تنها از تو می‌ترسیم و به تو امیدواریم».
* «"ایّاک نعبد" یعنی برای اعتراف به ربوبیّتت تنها برای تو خاضع و فروتن و ذلیل می‌شویم و خود را فقط مملوک تو می‌دانیم و تنها برای تو عبادت می‌کنیم».
* «"ایّاک نعبد" یعنی تنها از تو اطاعت می‌کنیم».
* «قاری، در آغاز سوره حمد، به جهت غریبه بودن با خدا، از الفاظ مخصوص به شخص غایب استفاده می‌کند. ولی به آیه "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین" که می‌رسد، گویا خداوند او را مجاز به خطاب حضوری می‌فرماید».
* «علّت اینکه خداوند شخص قاری را مجاز به خطاب حضوری می‌کند، این است که این شخص غریبه، خدا را ستایش کرده و به الوهیّت و رحمانیّت و رحیمیّت و مالک یوم الدّین بودن او اعتراف نموده، و به همین جهت، بنده خوبی شناخته شده است».
* «از آغاز سوره، بنده، ثنای خدا را می‌گوید. و ثنای خدا در حال غیبت بهتر از ثنای در حال حضور است. به همین دلیل، در این قسمت از حالت غیبت استفاده شده است».
* «از "ایّاک نعبد" تا آخر سوره، بنده، دعا و تضرع و خواهش می‌کند. و دعا و تضرّع و خواهش، در حضور و تخاطب بهتر است. به همین دلیل، در این قسمت از حالت خطاب استفاده شده است».
* «بنده وقتی نماز را آغاز می‌کند، قصد تقرّب به خدا را دارد. و وقتی پس از نیّت، خداوند را به انواع ثناها ستایش نمود، کرَم خداوند مقتضی حصول این تقرّب است. به همین دلیل خداوند، بنده را از مقام غیبت، به مقام حضور منتقل می‌کند و می‌گوید: بگو "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین"».
* «دلیل مقدّم شدن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که: عبادت خودش ذاتا مورد نظر است و استعانت، وسیله بجای آوردن عبادت است. بنا بر این، "ایّاک نعبد" تصور عبادت است که ذاتا مورد نظر است و "ایّاک نستعین" حرکت به سوی استعانت است که وسیله رسیدن به عبادت است».
* «مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" برای آموزش ماست که حق خدا را بر حقّ خویش مقدّم بداریم».
* «مقدّم شدن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" مثل این است که خدای تعالی بگوید: اگر از من درخواستی دارید حق مرا مقدّم بدارید تا سزاوار اجابت من باشید. پس آنچه مربوط به خداست، مقدّم می‌باشد بر آنچه مربوط به بنده است».
* «مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" برای این است که شرط کمک خواستن از خدا، عبادت اوست. و شرط بر مشروط مقدّم است. و هر کس خدا را عبادت نکند، از او کمک نیز نخواهد خواست. و اگر بخواهد به او کمک نمی‌شود».
* «قدرت تکوینی عبادت پیش از پرداختن به آن، وجود دارد. قدرت اکتسابی و توانایی موفّق شدن به عبادت جز با عبادت به دست نمی‌آید. پس عبادت مقدّم است بر استعانت».
* «خداوند "ایّاک نستعین" را پس از "ایّاک نعبد" ذکر فرمود تا دلالت کند که عبادت نیز از جمله چیزهایی است که جز با کمک و توفیق او صورت نمی‌گیرد».
* «علّت تقدّم "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" این است که: استعانت، ثمره عبادت است. و عبادت از جمله چیزهایی است که برای انجامش باید از خدا کمک خواست».
* «به مقتضای "ایّاک نعبد"، در اثر عبادت خدای متعال، رتبه‌ای در نفس بنده به وجود می‌آید که باعث عُجب او می‌شود. خداوند "ایّاک نستعین" را پس از "ایّاک نعبد" ذکر فرمود تا عُجب و نخوت و تکبّر بنده را از بین برده و بفهماند رتبه‌ای که در اثر عبادت به وجود آمده با کمک خداوند حاصل شده نه با قدرت بنده».
* «استعانت، طلب نیاز است. و عبادت، وسیله آن است. و بر حسب عادت، وسیله بر طلب نیاز مقدم است».
* «مقدّم شدن وسیله ـ "ایّاک نعبد" ـ بر طلب نیاز ـ "ایّاک نسعین" ـ برای آن است که نیازمندان مستحق اجابت گردند».
* «"ایاک نعبد" برائت جستن از شرک، و "ایّاک نستعین" سپردن امر خود به خدای تعالی است. و بر اساس آیاتی از قرآن، برائت از شرک، و بندة خدا شدن، مقدّم است بر سپردن امر خود به خدای متعال».
* «از اوّل سوره حمد تا "ایّاک نعبد" مربوط به خداوند است. و از "ایّاک نستعین" تا آخر سوره، مربوط به بنده است. و آنچه مربوط به خداوند است، مقدم است بر آنچه مربوط به بنده است».
* «مقدّم داشتن "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نسعین" به دلیل رعایت فاصله‌های بین خدا و بنده است».

معنای "ایّاک نعبد" چیست؟ معنای "ایّاک نستعین" کدام است؟ علّت التفات در این آیه چیست؟ به کدامیک از ادلّه‌ای که گذشت، "ایّاک نعبد" بر "ایّاک نستعین" مقدّم شده است؟ این چند پرسش از جمله مواردی است که منجر به ارائه آراء مختلف شده است. شما به چه پاسخ مطمئنّی که بتوان آن را به اردة خداوند نسبت داد، رسیدید؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۵
خادم القرآن والعترة(ع-س)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی