تفسیر دو کلمه«رحمن»و«رحیم»
سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۲۶ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر دو کلمه«رحمن»و«رحیم»
مفسّران درباره تفاوت میان «رحمان» و «رحیم» بیانهای مختلفی دارند که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. بیشتر دانشمندان لغت و تفسیر، واژه «رحمان» را کلمهای عربی و مشتق از رحمت میدانند. با این توضیح که اطلاق آن بر خدا، به معنای رقّت قلب و تأثّر عاطفی نیست؛ بلکه به معنای احسان کننده و نعمت دهنده است؛ زیرا در ذات باری تعالی، تأثّر و انفعال راهی ندارد.امام علی(ع) در خطبه 177 «نهج البلاغه» در سخنان خود به این موضوع اشاره فرمودهاند، (ر.ک: جوهری، صحاح، ج 5، ص 1929؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غرائب القرآن، ص 191؛ و ابن منظور،لسان العرب، ج 12، ص 231؛ علامه طباطبایی تفسیر المیزان، ج 1، ص 16؛ مجمع البیان، ج 1، ص 52؛ زمخشری، کشّاف، ج 1، ص 6).
در مقابل، گروهی دیگر معتقداند که در «رحمان» واژهای عبرانی، جامد و معرّب «رخمان» است. طبرسی و طوسی از تغلب، ابن کثیر از مبرّد، احمد بن یحیی در تفسیر خود، سیوطی در «المزّهر» و اتقان میگویند که «رحمان» کلمهای عبرانی است، (ر.ک:قاموس قرآن، ج 3، ص 76).
2. بسیاری از اهل لغت (مانند جوهری، راغب و ابن اثیر) و مفسّران (طبرسی، طوسی، زمخشری و بیضاوی) میگویند: واژه «رحمان» و «رحیم» هر دو صیغه مبالغه بوده و بر کثرت و زیادی احسان و انعام دلالت دارند.
به نظر برخی از مفسران دیگر، «رحمان» صیغه مبالغه است و دلالت بر کثرت دارد؛ ولی «رحیم» صفت مشبه است و دلالت بر ثبوت دارد. لذا این دو تأکید هم نیستند، بلکه هر یک معنای مستقلی دارند و تکراری در «بسم الله» پدید نیامده است، (ر.ک: علامه طباطبایی، همان؛ محمد عبده: تفسیر المنار، ج 1، ص 47).
3. بیشتر مفسّران گفتهاند؛ «رحمان» اسمی از اسمای خاصه خداوند تعالی به شمار میآید و نمیتوان آن را بر غیر او اطلاق کرد، (مثل واژه الله). امّا «رحیم» یکی از صفات خداوند است که گاهی بر غیر خدا هم اطلاق میشود (مثل اطلاق رحیم بر پیامبر(ص) در آیه 128 سوره«توبه»).
برخی برای اثبات این که «رحمان» نام است نه صفت، دو دلیل اقامه کردهاند:
الف) هر جای قرآن که واژه «رحمان» به کار رفته است، میتوان به جای آن واژه الله را جایگزین کرد و معنای آن اشکالی پیدا نمیکند.
ب) «رحمان» مثل «الله» در همه جا آمده است (نه فقط در موارد رحمت)؛ مثلاً «رحیم» پیوسته در موارد رحمت به کار رفته است؛ ولی «رحمان» در موارد عذاب، سلطنت و... استعمال شده است، (قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، ج 3،صص 75 و 73).
4. میتوان تفاوت «رحمان» و «رحیم» را چنین بیان کرد که «رحمان» ناظر به رحمت عام خداوند است که شامل همه افراد میگردد؛ ولی «رحیم» اشاره به رحمت خاص پروردگار دارد که ویژه بندگان مطیع است و به عالم آخرت اختصاصی ندارد.
به بیان دیگر، «رحمان» مختص دنیا است و شامل کافر و مؤمن میشود؛ ولی «رحیم» شامل دنیا و آخرت بوده و مختص مؤمن است.
رحمان و رحیم دو صفتی هستند که از مادّه رحمت اشتقاق یافتهاند، دو صفت انفعالی هستند که از نظر لغت هنگامی بکار میروندکه انسان با فرد محتاج و مضطری برخورد کند و منفعل شود و رقّت قلبی به او دست دهد و در مقام رفع حاجتش برآید ولی چون این معنا در مورد خداوند صادق نیست لذا باید نواقص این معنا را حذف نموده و نتیجة آن را که همان تفضّل و احسان ورفع جاجتِ حاجتمند است به خدا نسبت داد لذا در فارسی به بخشنده و بخشایشگر ترجمه شده است.1
و لی باید گفت این دوکلمه نیز معادل فارسی ندارند که رسانندة معنایشان باشد، اینکه رحمان را به بخشنده ترجمه میکنند. ترجمة «جواد» است و«جواد یعنی کسی که چیزی دارد و بدون عوض میبخشد.» مهربان نیز که ترجمه رحیم است در واقع ترجمة «رَؤُوف» می باشد که هر دو از صفات دیگر خداوند هستند.
رحمت (رحمان و رحیم) در جایی است که موجودی نیازمند ومستحق و قابل ترحم باشد و رقّت قلب انسانی باعث شود که به او رحم کند.
ه: فرق رحمان و رحیم:
الف: رحمان بر وزن فَعلان صیغه مبالغه است و بر کثرت و بسیاری رحمت دلالت می کند ولی رحیم بر وزن فعیل صفت مشبّهه است که بر ثبات و بقاء لا ینقطع و دائم بودن رحمت دلالت میکند.
امام صادق (ع) فرمودند:«اَلرحمانُ، اسمٌ خاص لِصفَه عامَّه، والرحیمُ، اسمُ عام لصفه خاصّه.»2 رحمان = کثیر الرحمه رحیم = دائم الر حمه
رحمت رحمانیه الهی همان رحمت کثیر و واسعهای است که در کلّ هستی گسترده است. «رحمتی وسعت کل شیء»33 یا در دعای کمیل میخوانیم: «و برحمتک الّتی وسعَت کلَّ شیء» بنابراین رحمت رحمانیه شامل حال عموم
در زبان عربى کلماتى که بر وزن فعلان است دلالتبر کثرت مىکند مثل عطشان که به معناى عطش کثیر است. و کلماتى که بر وزن فعیل است که اصطلاحا آنرا صفت مشبه مىگویند دلالتبر نوعى ثبات و دوام مىکند.
رحمان که بر وزن فعلان است دلالتبر کثرت و وسعت مىکند و مىرساند که رحمتحق همه جا گسترش پیدا کرده و همه چیز را فرا گرفته است.
اصولا هر چیزى; چیز بودنش مساوى با رحمتحق است چون وجود و هستى عین رحمت است; چنانکه در سوره اعراف آیه 56 آمده است و رحمت و سعت کلى شىء (رحمت من همه چیز را فرا گرفته است) و در دعاى کمیل مىخوانیم و برحمتک التى وسعت کلى شىء.
این گونه رحمتحق استثناء ندارد; و اینطور نیست که شامل انسانها باشد و غیر انسانها را شامل نشود و یا در انسانها تنها انسانهاى مؤمن را فرا گیرد، خیر; بلکه سراسر گیتى مشمول رحمانیتحق است و یا عین آن استیعنى آنچه در عالم هستى هست رحمتحق است.
درسى که مىتوان از جمله بسم الله الرحمن الرحیم آموخت این است که آنچه که از خدا به عالم مىرسد دو گونه نیست; خیر و شر. بلکه آنچه از او مىرسد جمله نیکو و رحمت است و این رحمتشامل جماد و نبات و حیوان و انسان به تمام اقسامش مىگردد چون اصولا فاتحه و گشایش هستى با رحمتحق است.
و اما رحیم که بر وزن فعیل است دلالتبر رحمت لاینقطع و دائم حق مىکند. رحمان که دلالتبر رحمت واسعه پروردگار مىکرد و شامل همه موجودات مىگشت ولى بالاخره در این عالم یک سلسله از موجودات پس از هستى معدوم مىشوند و فانى مىگردند. ولى رحیم نوعى از رحمت است که جاودانگى دارد و تنها شامل آن بندگانى است که از طریق ایمان و عمل صالح; خود را در مسیر نسیم رحمتخاصه حق قرار دادهاند!!
پس پرودگار یک رحمت عام دارد و یک رحمتخاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفریده است که از جمله آنان انسان است.
انسان که تنها موجود مکلف است و خودش مسئول خویش است اگر وظائف و تکالیفى که به عهدهاش نهاده شده بود انجام دهد; مشمول رحمتخاص الهى خواهد شد. رحمان اشاره به آن رحمتبىحسابى است که همه جا کشیده و مؤمن و کافر و حتى انسان و جماد و نبات و حیوان ندارد ولى رحیم اشاره به رحمتخاص است که به انسانهاى مطیع و فرمانبردار اختصاص دارد.
موجودات و عموم انسانها از مؤمن و کافر میشود «از قبیل حیات و زندگی و روزی دادن» باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده ...
آیت الله خویی این قول را پذیرفته با این استدلال که در هیچ مورد دیده نشده است که گفته شود: «اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ اَوْ بِالْمُؤْمِنینَ لَرَحْمَنٌ.»: خداوند به مردم یا به مؤمنان رحم کننده است، یعنی هر گز کلمة « رحمان» را در مقام استعمال با ناس یا مؤمنین و یا با هر کلمه و قید دیگری محدود و مقیّد نمی کنند، ولی در کلمة « رحیم» اینگونه استعمال شایع است که می گویند: ««اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ اَوْ بِالْمُؤْمِنینَ لَرَحیمٌ.»4
امّا رحمت رحیمیّه او تنها به مؤمنین افاضه میشود ، « و کان بالمومنین رحیماً » و یا « انَّهُ بِهم رؤُوفٌ رحیم » ؛ روایات ما هم همین معنا را تأیید میکند ، امام صادق (ع) می فرماید:« وَاللهُ اِلهُ کُلِّ شیءٍ الرحمنُ بجمیع خَلْقِهِ، الرحیمُ بالمؤمنین خاصَّهً.»5
1- المیزان فی تفسیر القرآن، 1/21 .
2- فیض کاشانی، محمّد بن مرتضی، تفسیر الصافی، 1/51 .
3- قرآن کریم، 7/156.
4- البیان، 2/742 .
5- کلینی، محمّد بن یعقوب، کافی، باب معانی الأسماء و اشتقاقها، 1/144 .
خداوند اله هر چیزی است و رحمان است و رحمانیّت او شامل مخلوقات میشود ، رحیم است و رحیمیّت او شامل مؤمنین خاص است.
ب : رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غیر خداوند استعمال نمیشود (اگر 577 مورد کلمة رحمان را که در قرآن آمده است بررسی نمائیم این حقیقت بدست می آید.)ولی رحیم در مورد غیر خداوند هم استعمال میشود چنانکه درباره پیامبر اکرم (ص) آمده است:بالمؤمنین رؤوف رحیم.1
پس پروردگار یک رحمت عام دارد و یک رحمت خاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفریده است که از جمله آنان انسان است. انسان که تنها موجود مکلف است و خودش مسئوا خویش است اگر وظائف و تکالیفی که به عهده اش نهاده شده بود انجام دهد؛ مشمول رحمت خاص الهی خواهد شد.
رحمان اشاره به آن رحمت بی حسابی است که همه جا کشیده و مؤمن و کافر و حتی انسان و جماد و نبات و حیوان ندارد ولی رحیم اشاره به رحمت خاصی است که به انسانهای مطیع و فرمانبردار اختصاص دارد.
در روایات فرق رحمان و رحیم اینچنین بیان شده است: عن امام صادق علیه السلام: والله اله کل شیء، الرحمن لجمیع خلقه؛ الرحیم بالمؤمنین خاصه؛ خداوند، خدای همه چیز است، رحمانیت او برای تمام مخلوقات و رحیمیت او مخصوص مؤمنین است. ( کافی، توحید صدوق، تفسیر عیاشی )
تفسیر دو کلمه«رحمن»و«رحیم»
مفسّران درباره تفاوت میان «رحمان» و «رحیم» بیانهای مختلفی دارند که به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. بیشتر دانشمندان لغت و تفسیر، واژه «رحمان» را کلمهای عربی و مشتق از رحمت میدانند. با این توضیح که اطلاق آن بر خدا، به معنای رقّت قلب و تأثّر عاطفی نیست؛ بلکه به معنای احسان کننده و نعمت دهنده است؛ زیرا در ذات باری تعالی، تأثّر و انفعال راهی ندارد.امام علی(ع) در خطبه 177 «نهج البلاغه» در سخنان خود به این موضوع اشاره فرمودهاند، (ر.ک: جوهری، صحاح، ج 5، ص 1929؛ راغب اصفهانی، مفردات فی غرائب القرآن، ص 191؛ و ابن منظور،لسان العرب، ج 12، ص 231؛ علامه طباطبایی تفسیر المیزان، ج 1، ص 16؛ مجمع البیان، ج 1، ص 52؛ زمخشری، کشّاف، ج 1، ص 6).
در مقابل، گروهی دیگر معتقداند که در «رحمان» واژهای عبرانی، جامد و معرّب «رخمان» است. طبرسی و طوسی از تغلب، ابن کثیر از مبرّد، احمد بن یحیی در تفسیر خود، سیوطی در «المزّهر» و اتقان میگویند که «رحمان» کلمهای عبرانی است، (ر.ک:قاموس قرآن، ج 3، ص 76).
2. بسیاری از اهل لغت (مانند جوهری، راغب و ابن اثیر) و مفسّران (طبرسی، طوسی، زمخشری و بیضاوی) میگویند: واژه «رحمان» و «رحیم» هر دو صیغه مبالغه بوده و بر کثرت و زیادی احسان و انعام دلالت دارند.
به نظر برخی از مفسران دیگر، «رحمان» صیغه مبالغه است و دلالت بر کثرت دارد؛ ولی «رحیم» صفت مشبه است و دلالت بر ثبوت دارد. لذا این دو تأکید هم نیستند، بلکه هر یک معنای مستقلی دارند و تکراری در «بسم الله» پدید نیامده است، (ر.ک: علامه طباطبایی، همان؛ محمد عبده: تفسیر المنار، ج 1، ص 47).
3. بیشتر مفسّران گفتهاند؛ «رحمان» اسمی از اسمای خاصه خداوند تعالی به شمار میآید و نمیتوان آن را بر غیر او اطلاق کرد، (مثل واژه الله). امّا «رحیم» یکی از صفات خداوند است که گاهی بر غیر خدا هم اطلاق میشود (مثل اطلاق رحیم بر پیامبر(ص) در آیه 128 سوره«توبه»).
برخی برای اثبات این که «رحمان» نام است نه صفت، دو دلیل اقامه کردهاند:
الف) هر جای قرآن که واژه «رحمان» به کار رفته است، میتوان به جای آن واژه الله را جایگزین کرد و معنای آن اشکالی پیدا نمیکند.
ب) «رحمان» مثل «الله» در همه جا آمده است (نه فقط در موارد رحمت)؛ مثلاً «رحیم» پیوسته در موارد رحمت به کار رفته است؛ ولی «رحمان» در موارد عذاب، سلطنت و... استعمال شده است، (قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، ج 3،صص 75 و 73).
4. میتوان تفاوت «رحمان» و «رحیم» را چنین بیان کرد که «رحمان» ناظر به رحمت عام خداوند است که شامل همه افراد میگردد؛ ولی «رحیم» اشاره به رحمت خاص پروردگار دارد که ویژه بندگان مطیع است و به عالم آخرت اختصاصی ندارد.
به بیان دیگر، «رحمان» مختص دنیا است و شامل کافر و مؤمن میشود؛ ولی «رحیم» شامل دنیا و آخرت بوده و مختص مؤمن است.
رحمان و رحیم دو صفتی هستند که از مادّه رحمت اشتقاق یافتهاند، دو صفت انفعالی هستند که از نظر لغت هنگامی بکار میروندکه انسان با فرد محتاج و مضطری برخورد کند و منفعل شود و رقّت قلبی به او دست دهد و در مقام رفع حاجتش برآید ولی چون این معنا در مورد خداوند صادق نیست لذا باید نواقص این معنا را حذف نموده و نتیجة آن را که همان تفضّل و احسان ورفع جاجتِ حاجتمند است به خدا نسبت داد لذا در فارسی به بخشنده و بخشایشگر ترجمه شده است.1
و لی باید گفت این دوکلمه نیز معادل فارسی ندارند که رسانندة معنایشان باشد، اینکه رحمان را به بخشنده ترجمه میکنند. ترجمة «جواد» است و«جواد یعنی کسی که چیزی دارد و بدون عوض میبخشد.» مهربان نیز که ترجمه رحیم است در واقع ترجمة «رَؤُوف» می باشد که هر دو از صفات دیگر خداوند هستند.
رحمت (رحمان و رحیم) در جایی است که موجودی نیازمند ومستحق و قابل ترحم باشد و رقّت قلب انسانی باعث شود که به او رحم کند.
ه: فرق رحمان و رحیم:
الف: رحمان بر وزن فَعلان صیغه مبالغه است و بر کثرت و بسیاری رحمت دلالت می کند ولی رحیم بر وزن فعیل صفت مشبّهه است که بر ثبات و بقاء لا ینقطع و دائم بودن رحمت دلالت میکند.
امام صادق (ع) فرمودند:«اَلرحمانُ، اسمٌ خاص لِصفَه عامَّه، والرحیمُ، اسمُ عام لصفه خاصّه.»2 رحمان = کثیر الرحمه رحیم = دائم الر حمه
رحمت رحمانیه الهی همان رحمت کثیر و واسعهای است که در کلّ هستی گسترده است. «رحمتی وسعت کل شیء»33 یا در دعای کمیل میخوانیم: «و برحمتک الّتی وسعَت کلَّ شیء» بنابراین رحمت رحمانیه شامل حال عموم
در زبان عربى کلماتى که بر وزن فعلان است دلالتبر کثرت مىکند مثل عطشان که به معناى عطش کثیر است. و کلماتى که بر وزن فعیل است که اصطلاحا آنرا صفت مشبه مىگویند دلالتبر نوعى ثبات و دوام مىکند.
رحمان که بر وزن فعلان است دلالتبر کثرت و وسعت مىکند و مىرساند که رحمتحق همه جا گسترش پیدا کرده و همه چیز را فرا گرفته است.
اصولا هر چیزى; چیز بودنش مساوى با رحمتحق است چون وجود و هستى عین رحمت است; چنانکه در سوره اعراف آیه 56 آمده است و رحمت و سعت کلى شىء (رحمت من همه چیز را فرا گرفته است) و در دعاى کمیل مىخوانیم و برحمتک التى وسعت کلى شىء.
این گونه رحمتحق استثناء ندارد; و اینطور نیست که شامل انسانها باشد و غیر انسانها را شامل نشود و یا در انسانها تنها انسانهاى مؤمن را فرا گیرد، خیر; بلکه سراسر گیتى مشمول رحمانیتحق است و یا عین آن استیعنى آنچه در عالم هستى هست رحمتحق است.
درسى که مىتوان از جمله بسم الله الرحمن الرحیم آموخت این است که آنچه که از خدا به عالم مىرسد دو گونه نیست; خیر و شر. بلکه آنچه از او مىرسد جمله نیکو و رحمت است و این رحمتشامل جماد و نبات و حیوان و انسان به تمام اقسامش مىگردد چون اصولا فاتحه و گشایش هستى با رحمتحق است.
و اما رحیم که بر وزن فعیل است دلالتبر رحمت لاینقطع و دائم حق مىکند. رحمان که دلالتبر رحمت واسعه پروردگار مىکرد و شامل همه موجودات مىگشت ولى بالاخره در این عالم یک سلسله از موجودات پس از هستى معدوم مىشوند و فانى مىگردند. ولى رحیم نوعى از رحمت است که جاودانگى دارد و تنها شامل آن بندگانى است که از طریق ایمان و عمل صالح; خود را در مسیر نسیم رحمتخاصه حق قرار دادهاند!!
پس پرودگار یک رحمت عام دارد و یک رحمتخاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفریده است که از جمله آنان انسان است.
انسان که تنها موجود مکلف است و خودش مسئول خویش است اگر وظائف و تکالیفى که به عهدهاش نهاده شده بود انجام دهد; مشمول رحمتخاص الهى خواهد شد. رحمان اشاره به آن رحمتبىحسابى است که همه جا کشیده و مؤمن و کافر و حتى انسان و جماد و نبات و حیوان ندارد ولى رحیم اشاره به رحمتخاص است که به انسانهاى مطیع و فرمانبردار اختصاص دارد.
موجودات و عموم انسانها از مؤمن و کافر میشود «از قبیل حیات و زندگی و روزی دادن» باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده ...
آیت الله خویی این قول را پذیرفته با این استدلال که در هیچ مورد دیده نشده است که گفته شود: «اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ اَوْ بِالْمُؤْمِنینَ لَرَحْمَنٌ.»: خداوند به مردم یا به مؤمنان رحم کننده است، یعنی هر گز کلمة « رحمان» را در مقام استعمال با ناس یا مؤمنین و یا با هر کلمه و قید دیگری محدود و مقیّد نمی کنند، ولی در کلمة « رحیم» اینگونه استعمال شایع است که می گویند: ««اِنَّ اللهَ بِالنّاسِ اَوْ بِالْمُؤْمِنینَ لَرَحیمٌ.»4
امّا رحمت رحیمیّه او تنها به مؤمنین افاضه میشود ، « و کان بالمومنین رحیماً » و یا « انَّهُ بِهم رؤُوفٌ رحیم » ؛ روایات ما هم همین معنا را تأیید میکند ، امام صادق (ع) می فرماید:« وَاللهُ اِلهُ کُلِّ شیءٍ الرحمنُ بجمیع خَلْقِهِ، الرحیمُ بالمؤمنین خاصَّهً.»5
1- المیزان فی تفسیر القرآن، 1/21 .
2- فیض کاشانی، محمّد بن مرتضی، تفسیر الصافی، 1/51 .
3- قرآن کریم، 7/156.
4- البیان، 2/742 .
5- کلینی، محمّد بن یعقوب، کافی، باب معانی الأسماء و اشتقاقها، 1/144 .
خداوند اله هر چیزی است و رحمان است و رحمانیّت او شامل مخلوقات میشود ، رحیم است و رحیمیّت او شامل مؤمنین خاص است.
ب : رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غیر خداوند استعمال نمیشود (اگر 577 مورد کلمة رحمان را که در قرآن آمده است بررسی نمائیم این حقیقت بدست می آید.)ولی رحیم در مورد غیر خداوند هم استعمال میشود چنانکه درباره پیامبر اکرم (ص) آمده است:بالمؤمنین رؤوف رحیم.1
پس پروردگار یک رحمت عام دارد و یک رحمت خاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفریده است که از جمله آنان انسان است. انسان که تنها موجود مکلف است و خودش مسئوا خویش است اگر وظائف و تکالیفی که به عهده اش نهاده شده بود انجام دهد؛ مشمول رحمت خاص الهی خواهد شد.
رحمان اشاره به آن رحمت بی حسابی است که همه جا کشیده و مؤمن و کافر و حتی انسان و جماد و نبات و حیوان ندارد ولی رحیم اشاره به رحمت خاصی است که به انسانهای مطیع و فرمانبردار اختصاص دارد.
در روایات فرق رحمان و رحیم اینچنین بیان شده است: عن امام صادق علیه السلام: والله اله کل شیء، الرحمن لجمیع خلقه؛ الرحیم بالمؤمنین خاصه؛ خداوند، خدای همه چیز است، رحمانیت او برای تمام مخلوقات و رحیمیت او مخصوص مؤمنین است. ( کافی، توحید صدوق، تفسیر عیاشی )
۹۵/۱۲/۱۰